خواستن


خدا وقتی نخواهد؛
عمر دنیا سر نخواهد شد...

گلوی خشک صحرایی
به باران تر نخواهد شد...

و تا وقتی نخواهد
برگی از کاجی نمی افتد...
و باغی از هجوم داس ها
پر پر نخواهد شد...

خدا وقتی نخواهد
دانه ای کوچکتر از باران، گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد...

و کرم کوچکی... پروانه ای زیبا... و کوهی سخت... عقیق و شیشه و اینه و مرمر نخواهد شد...

خدا وقتی بخواهد می شود وقتی نخواهد نه...
گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شد..
خدا وقتی بخواهد غیر ممکن می شود ممکن...

ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر نخواهد شد...

سپندهشت

«گذشته»رفته و «اینده» نیامده است. بنابراین شما جز«حال»چیزی ندارید. فقط امروز در اختیار شماست. برخیزید و برای کار اماده باشید و از هیچ چیز بیم مدارید؛ تاب و تحمّل داشته باشید . همیشه در کارها چنان باشیدکه گویا فردایی نخواهد بود. کاری را که امروز شروع می کنید، قسمتی از ان را به پایان می رسانید ولی اگر فردا بگذارید ممکن است اصلاً فردا را ببینید.

اری در دوران دفاع مقدس، جوانان مومن و سربازان شجاع این ملّت در برابر تازش دشمن به لطف پروردگار مهربان، حماسه های شگفت انگیز افریدند و پس از پایان جنگ تحمیلی همت و تلاش همین سربازان سربلند و دلاوران رشید، با علم و دانش و تخصّص و تعّهد در آمیخت، تا حافظ ابروی این سرزمین آسمانی و بیانگر فکر ایرانی باشد. بدان واگاه باش که انچه من با تو می گوییم؛ از سر اگاهی است و بر امده از بوری استوار، بدانچه تو می دانی و می باید بکنی تو ای که بر فرّو فروغ ایران خواهی افزود و چشم جهانین را به خیزگی خواهی کشاند و تیرگی ناخویشتن شناسی و خود بیگانگی را خواهی زدود.

خانواده، کوچک ترین بخش اجتماع است و برای خود، هنجار و حریم و قانون و ادابی دارد. اهل هر خانواده، متناسب با ان اداب و معیار های اخلاقی، تربیت می شود و حریم وحرمت یکدیگر و اجتماع را پاس می دارند. هرکس به اسانی نمی تواند حصار خانواده را فرو بریزد و وارد فضای پاک وامن ان بشود.

متن املا هشتم                                                                                                                                                                                                                             

بر فراز گردن طاووس،به جای یال،کاکلی سبز رنگ وپر نقش ونگار روییده است.در اطراف گردنش،گویا چادری سیاه افکنده،پنداری با رنگ سبزتندی در آمیخته که در کنار شکاف گوشش،جلوه خاصّی دارد.کمتر رنگی می توان یافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد.

متن3:

انقلاب اسلامی،در های تازه ای به روی ادبیات گشودو واژه ها وترکیب هایی مانند:<<استقلال،اسلام،قیام، شهادت،ایثار،شرافت،کرامت،مبارزه،تعهّد،مردانگی،ایستادگی،ستم ستیزی،

جانبازی،رزمندگی،بسیج،ولایت،شهید،برابری،برادری،حماسه،عدالت،رشادت،و...>>را با نگرشی جدید،در زبان مردم رواج و گسترش داد.

ادبیات انقلاب،انقلابی است که در درونمایه و محتوای آثار و افکار پدید آمده است و عشق و شور و راد مردی و دین باوری و ایثار در آن موج می زند. ادبیات انقلاب،آیینۀ انقلاب است و گنجینه ای است که آرمان های انقلاب اسلامی را در خود جای داده است.

در نوجوانی،هرگز در خیال کسی نمی گنجد که درآینده به انسانی بی عاطفه و بد اخلاق تبدیل شود.تصور همه از آینده یک زندگی آرمانی،منطقی و سرشارازعشق و عاطفه وانسانیت است. زندگی کردن به یادگیری اصول و روش هایی نیاز دارد.زندگی،یک سفر است.

نشاط و شتاب و اضطراب از ویژگی های نوجوانان و جوانان است؛زیرا هنوز با زندگی چنان که باید آشنا نشده اند و از سرد و گرم روزگار خبری ندارند.اگر کسی آنها را در راه زندگی راهنمایی نکند،ممکن است از راه راست منحرف شوند.

غار،تاریک و نمناک بود.قطره های آب از شکاف سقف می لغزید و از روی توده ای آهکی که از سقف آویزان بود،پایین می آمد و از نوک آن به کف سنگی غار می چکید.باریکه ای از نور خورشید به داخل غار می تابید و فضا را روشن می کرد.

آزمون د رس املا فارسی هفتم

 

سال دیگر که به روستا برگشتم بر روی سبزه ها وکشته های سیراب درختان سر سبز باغ وصحرا را دیدم  که شاخه  دست های خویش را به آسمان برافراشته بودند ودعامی کردند وکودکان پر نشاط گل بوته ها ونوجوانان امید وار ذرت ها در گوش نسیم آمین می گفتند .رابطه ورفتار ما با خود خانواده ودوستان بسیار مهم است چون شخصیت ما را شکل می دهد.دوستی خوب است که رفتارش درست وگفتارش پسندیده باشد . در دلش ایمان ومهربانی موج بزند واز چهره ونگاهش امید واری ونشاط بجوشد.دوست خوب کیمیا است .او زنگ تفریح میان دانش آموزان می رفت وبا آنان گفت وگو می کرد .رفتار او با دانش آموزان چنان بود که بعد از دانش آموختگی رشته دوستی را قطع نمی کرد شهید رجائی به معلمی عشق می ورزید.سرما بیشتر شده بود وراه طولانی تر به نظر می آمد.چند قدمی که جلو تر رفت ناگهان صدایی شنید صدایی آرام وضعیف و بیشتر به ناله شباهت داشت ایستاد وبه اطرافش نگاه کرد .کمی دور تر پیر مردی به درخت کهن سالی تکیه کرده بود ودر حالی که دستانش را به طرف مردم دراز کرده بود از آن ها کمک می خواست .اسلام  دروازه سرزمین های دیگررا بر روی ایرانی ودروازه ایران بر روی فرهنگ ها وتمدن های دیگر باز کرد که دو نتیجه برای ایرانیان حاصل شد:یکی این که توانستند هوش ولیاقت واستعداد خویش را به دیگران عملا ثابت کنند به طوری که دیگران آن هارا به پیش وایی ومقتدایی بپذیرد دیگران که توانستند سهم عظیمی در تکمیل وتوسعه ی یک تمدن عظیم جهانی به خود اختصاص دهند.

 

                                          متن املا پایه هفتم94

 

استادحسابی،خودحاقظ قرآن بودوفرزندانش راازکودکی به یادگیری وبه انجام واجبات دینی تشویق می کرد.حتّی

آنان رابه تلاوت  به شیوه صحیح  ودرک معانی وعلاوه بردانش اندوزی به یادگیری امورفنی  مانندبنایی،جوشکاریونجّاری فرامی خواندوخودنیز برای ساخت برخی ازقطعات صنعتی،تاپاسی ازشب کارمی کرد.

خوب ........حالادیگرقلبم مثل یک شهربزرگ شده بود.مدرسه داشت،بیمارستان داشت،سربازخانه داشت،کوچه ومحله وخیابان داشت وبازهم،یک عا لم جای خالی داشت.دیگراینطورشدکه به خودم گفتم دیگرانتخاب کردن بس است .

دوستان،ما امروز جمع شده ایم تایادوخاطره ی«نمی توانم»راگرامی بداریم.اودراین دنیای خاکی بامازندگی می کردودرزندگی همه ماحضورداشت متأسفّانه هرجاکه می رفتیم نام اورامی شنیدیم؛درمدرسه،درانجمن شهر،درادارات،وحتّی ازبزرگان!

طبیعت رادوست داشت ومی کوشیداززیبایی های آن لذّت ببرد. او،گاه دقایقی به یک گل  خیره می شدونشاط عجیبی احساس می کرد.گاهی وقت هابرای شنیدن صدای پرنده ها روسنگی دراز می کشید وچشم هایش رامی بست  وبه آوازآن ها که باصدای رودخانه درهم می آویخت گوش می سپرد.

هیاهوی کلاغ ها سکوت باغ را میشکست.برف به آرامی می بارید. صدای کلاغ ها گوش محمّدتقی را آزار می داد. صدای استاد را از پشت در های بسته به سختی می شنید. روز های زیادی بود که محمّد تقی سینی غذا بر سر می گذاشت و فاصله ی آشپزخانه تا مکتب خانه را یک نفس  طی می کرد. غذا را به اتاق می برد پشت در می نشست و به بهانه ی بردن ظرف ها به گفته های استاد گوش می سپرد.

خانواده کوچک ترین بخش اجتماع است و برای خود هنجار و حریم و قانون و آدابی دارد. اهل هر خانواده متناسب با آن آداب و معیار های اخلاقی تربیّت می شوند و حریم وحرمت یکدیگر و اجتماع را پاس می دارند.هرکس به آسانی نمی تواند حصار خانواده را فرو بریزد و وارد فضای پاک و امن آن بشود. در سخن گفتن نیز باید اوّل دل پاک باشد و نیّت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدا باشد وگرنه سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.

متن املای2

به مورچه و کوچکی جثّه ی آن بنگر که چگ.نه عظمت خلقت او با چشم و اندیشه ی انسان درک نمی شود. نگاه کن چگونه روی زمین راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. او دانه هارا به لانه ی خود می برد و در جایگاه ویژه نگه می دارد و در فصل گرما برای خوراک زمستان می کوشد. اگر اندیشه کنیم از آفرینش مورچه دچار شگفتی خواهی شد.

زندگی کردن به یادگیری اصول و روش هایی نیاز دارد. زندگی یک سفر است. مدت این سفر برای عدّه ای کم و برای عده ای دیگر طولانی و پر فراز و نشیب است اگر همیشه خود را یک مسافر به حساب بیاوریم باید ویژگی های یک مسافر دائمی را در خود ایجاد کنیم و مهارت های لازم را برای کم کردن دشواری های سفر و لذت بخش کردن آن بیاموزیم.

در آداب خواب اصل این است که در دل تو بغض و کینه و حسد مسلمانان نباشد و در ذکر حق باشی تا به خواب روی.

متن املای3

خویشتن خوار مدار!زیرا در این روزگار چشم و چراغ ایرانی و در جهان گرامی ترینی. پس دل  از هر گونه آلایش و گمان درباره ی خویش پاک ساز و برهان و بدین سخن باور آور که فرزند ایران و بیشه ی  فرهنگ و ادب و اندیشه شیر شیران هستی.بخوان و بجوی و بپوی و ایران و خود را بشناس و پروردگار پاک را سپاس بگذار به پاس آن که تورا فرزند ایران برگزید.

حاصل ماه ها پشت در نشستن و از سرما لرزیدن و دزدکی به درس گوش دادن دانش دست و پا شکسته ای بود که اندک اندک در قلّک ذهنش جمع شده بود باغ دوباره طراوت و سبزی پیدا کرده بود. برگ ها سبز زیر نور گرم خورشید می درخشیدند. شب تولد حضرت محمّمد(صلّی الله و علیه و آله) بود و قائم مقام فراهانی مهمان های زیادی را دعوت کرده بود. محمّد تقی به جای پدر سینی شربت را برای مهمان ها برد.

غار تاریک و نمناک بود. قطره های آب از شکاف غار می لغزید و از روی توده ی آهکی که از سقف آویزان بود پایین می آمد  و از نوک آن به کف سنگی غار می چکید. باریکه ای از نور خورشید به داخل غار می تابید و فضا را روشن می کرد.

چشم

چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گلستان بینی




رجب

رجب ، نام نهری است در بهشت؛

از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر،

هر کس یک روز ماه رجب را روزه بدارد،

به یقین از آن نهر، خواهد آشامید. امام کاظم (ع)


حلول ماه مبارک رجب، ماه مولای متقیان، امیرالمؤمنین (ع)

بر همه شیعیان آن حضرت مبارک باد




قوانین طبیعت

1) قانون خلا یا خالی شدن:
هر چه انسان ازخشم، کینه ،حسد ،دروغ و....
تهی باشد بیشتر ذهنش جذب موهبت های الهی می شود.

2) قانون بارش :
فوران کردن و بی مضایقه بخشیدن،بارش مهر و عشق

3) قانون نظم :
همیشه بی نظمی برکت رااز بین می برد واز ما می گیرد.

4) قانون پاکی:
پاکی جذب پاکی می شود پس خودتان را پاک کنید و این پاکی منحصر به پاکی جسم نیست بلکه پاکی ذهن ،دل و زبان واندیشه می باشد.

5) قانون سحر خیزی:
انرژی هستی از اول صبح هرچه به روز نزدیکتر میشود کمتر میشود اوج انرژی ها اول صبح است.

6) قانون جماعت:
یعنی با هم بودن ،جمع انرژی اش از مجموع اجزا بیشتر است.

7) قانون هماهنگی:
موفقیت یعنی پیشبرد تمامی جنبه های زندگی به صورت هماهنگ.

8) قانون تنوع:
هرچند وقت یکباروسایل خانه را جابه جا کنیم لباسهای رنگارنگ بپوشیم. از یک رنگ خاص نباید همیشه استفاده کرد چون جمود و خستگی میآورد.

9) قانون عشق:
اگر کسی رفتار بدی دارد بیایید برایش عاشقانه دعا کنید. خوش رفتاری وسپاس نعمت موجب دوام نعمت است.